English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5497 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
left over U زیاد امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
gibbous U بر امده
ridgy U بر امده
incoming U امده
fordone U از پا در امده
who came? U کی امده
who came? U که امده
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
jutting U پیش امده
leavened bread U نان ور امده
peregrin or rine U از خارجه امده
underhung U پیش امده
exserted U پیش امده
exserted U بیرون امده
enthetic U ازبیرون امده
exopathic U ازبیرون امده
get U بدست امده
jambs U تیربیرون امده
jamb U تیربیرون امده
red-hot U تاب امده
impassionate U به جنبش امده
in U :رسیده امده
new come U تازه امده
unbred U بدببار امده
worker U ازکار در امده
in- U :رسیده امده
gets U بدست امده
getting U بدست امده
saleint U بیرون امده
protractive U جلو امده
protrudent U جلو امده
red hot U تاب امده
protrusive U جلو امده
projective U جلو امده
aggregate U جمع امده
aggregates U جمع امده
saleintiant U بیرون امده
protrusile U جلو امده
overdue U دیر امده
overshot U پیش امده
landed U فرود امده
prognathous U پیش امده
worked up U ازکار در امده
prognathic U پیش امده
take steps U اقدامات بعمل امده
bay window U پنجره پیش امده
you might have come U باید امده باشید
twinborn U دوقلو بدنیا امده
unhandy U مشکل بدست امده
ecstatically U بوجد امده نشئهای
ecstatic U بوجد امده نشئهای
inchoate U تازه بوجود امده
neoteric U تازه بدنیا امده
cantilever U تیر پیش امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
bay windows U پنجره پیش امده
apogean U از زمین بالا امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
self born U از خود بوجود امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous U دارای ارواره پیش امده
lug U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
to t. to account U زیر account امده است
to run short U زیر short امده است
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
bow window U پنجره پیش امده کمانی
prognathic U دارای ارواره پیش امده
flanges U لبه بیرون امده چرخ
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
flange U لبه بیرون امده چرخ
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
air landed U فرود امده از راه هوا
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
visors U لبه پیش امده کلاه
hardly earned money U پول سخت بدست امده
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
visor U لبه پیش امده کلاه
vizor U لبه پیش امده کلاه
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flanges U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
flange U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
ventricos U بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
he is an incarnate fiend U دیوی است که بصورت ادمی در امده است
protrusile U دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
post tensioning U پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
no end of U زیاد
glaring U زیاد
great- U زیاد
high U زیاد
intensely U زیاد
swingeing U زیاد
extensive U زیاد
numerous U زیاد
supererogatory U زیاد
greatest U زیاد
immoderate U زیاد
heart break U غم زیاد
over and above U زیاد
late U زیاد
many U زیاد
excessive U زیاد
to a large extent U زیاد
extortionary U زیاد
tremendously U زیاد
extortionate U زیاد
intensively U زیاد
thickest U زیاد
profusely U زیاد
large adv U زیاد
thicker U زیاد
immane U زیاد
hugely U زیاد
generous U زیاد
not a lettle U زیاد
muckle U زیاد
mickle or muckle U زیاد
mickle U زیاد
outrageously U زیاد
in quantities U زیاد
too much U زیاد
vastly U زیاد
mortally U زیاد
thick U زیاد
great U زیاد
squeamishly U زیاد
widest U زیاد
in excess U زیاد
for all the world U بی کم و زیاد
overly U زیاد
heavily U زیاد
much U زیاد
Recent search history Forum search
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1A cop who doesn't exactly play it by the book.
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
1you still weren't very nice to him about it.
1for some time i did not have to speak much.
1veterans
2and had to spend a good hour tidying it up!!
1like a beautifully wrought setting
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com